Narges Mohammadi told Aftenbladet in Sweden: “The Regime Has Failed”
Narges Mohammadi’s Interview with Aftonbladet Published on January 16, 2025
Speaking out could lead to lashings and years of additional imprisonment. Yet, Narges Mohammadi, the 2023 Nobel Peace Prize laureate, risks everything to speak with Aftonbladet.
“The regime has failed. They have never been able to silence the struggle of Iranian women,” says the 52-year-old activist.
In a matter of hours or days, she may be sent back to the notorious Evin Prison in Tehran.
“I have faced nine trials—four for protesting and activities outside prison, and five for interviews and activism from inside prison,” Mohammadi says in a video call from Tehran. “I am fully aware of the risks. The Islamic Republic considers this a crime. I know that.”
Yet, she says, it is worth the risk.
Denied Medical Treatment for Rejecting the Hijab
Mohammadi was granted a temporary three-week medical leave to receive treatment for serious health issues, including complex tumors in her leg and breast. However, she has often been denied medical care in prison for refusing to wear a hijab during hospital transfers.
For Mohammadi, who has dedicated her life to fighting for women’s and human rights, the hijab is far more than a piece of cloth.
“It is the symbol of the regime’s entire system of oppression,” she explains. “Since the beginning of their rule, the hijab has been a tool to suppress half of the country’s population.”
She believes that if the regime abandons mandatory hijab, it will lose one of the pillars of its power.
“Iran’s Leaders Have Failed”
In her Tehran apartment, Mohammadi has placed a portrait of Mahsa (Jina) Amini in view of the camera. Amini’s death in 2022—after being beaten by Iran’s morality police—ignited the “Woman, Life, Freedom” uprising that swept across the country.
While the regime has responded with brutal repression—sentencing 800 people to death last year and killing many in the streets—Mohammadi sees its downfall as inevitable, especially in light of recent developments in the Middle East.
“The regime is under pressure as its proxy groups lose influence in the region. Inside Iran, it has lost legitimacy and, with it, its authority,” she says.
According to Mohammadi, the Islamic Republic now survives solely through repression.
“The people know they must rid themselves of this government and move forward. I can’t say how long it will take, but I believe they will achieve freedom and democracy.”
A Mother’s Sacrifice
Few understand the cost of fighting for human rights as deeply as Mohammadi. Her twin children, Ali and Kiana, now 18, live in exile in Paris with their father, Taghi.
For a decade, she did not see them—children who were only eight the last time they met.
“When Kiana was three, she needed surgery. I couldn’t be there because I was serving a month-long prison sentence in solitary confinement,” Mohammadi recalls.
“That was the moment I doubted myself. Should I continue fighting for human rights or focus on raising my children? It was a hard choice.”
Today, her children have grown into politically aware young adults who closely follow developments in Iran. They accepted her Nobel Prize in Oslo, addressing the global press.
“They think deeply about human rights. I am immensely proud of them,” she says.
Life Behind Bars
Mohammadi has been sentenced to a total of 36 years in prison and 145 lashes, enduring years of suffering and resistance in Evin Prison.
Among women inmates, there is a deep sense of solidarity—through protests, hunger strikes, and even singing to support one another.
“When someone is released after years, we sing songs of freedom as they walk down the prison stairs toward their release,” she recounts. “Those moments are among the happiest of my life.”
But there are also dark times.
Evin Prison is infamous for its harsh conditions, including “white torture,” where inmates are held in tiny solitary cells for months, under bright artificial lights, with no contact with the outside world.
“I heard fellow prisoners screaming in pain during torture or crying in the next cell. I felt like I was suffocating—alone and powerless. It was absolute despair,” she says.
A Hope for the Future
Mohammadi was unable to attend her father’s funeral, and she does not know if she will survive this imprisonment.
But she places her faith in the young generation of women fighting for change.
“I want to tell these women: Believe in your power. Never give up! Fight for the whole society, for democracy, freedom, and justice,” she urges.
گفتوگوی نرگس محمدی با روزنامه معتبر سوئدی «آفتنبلادت»
۱۶ ژانویه ۲۰۲۵
– نرگس محمدی: «رژیم شکست خورده است»
– سخن گفتن میتواند برای او به شلاق و سالها حبس بیشتر منجر شود. با این حال، نرگس محمدی، برنده جایزه نوبل صلح ۲۰۲۳، همهچیز را به خطر میاندازد تا با آفتونبلادت صحبت کند.
«رژیم شکست خورده است. آنها هرگز نتوانستهاند مبارزه زنان ایران را خاموش کنند.» این را فعال ۵۲ ساله ایرانی میگوید.
در عرض چند ساعت یا چند روز، ممکن است او را دوباره به زندان بدنام اوین در تهران بازگردانند.
محمدی در گفتوگوی ویدیویی از تهران میگوید:
«من ۹ محاکمه داشتهام—چهار بار به دلیل اعتراض و فعالیت ها خارج از زندان و پنج بار به دلیل مصاحبه و فهالیت از داخل زندان.» او ادامه میدهد: «کاملاً آگاه هستم که این کار چه خطراتی دارد. جمهوری اسلامی این را یک جرم تلقی خواهد کرد. من این را میدانم.»
اما، به گفته او، این خطر ارزشش را دارد.
محرومیت از درمان به دلیل سر باز زدن از حجاب
محمدی برای درمان مشکلات جدی سلامتی، از جمله تومورهای پیچیده در پا و سینه، به طور موقت و به مدت سه هفته از زندان خارج شد. با این حال، بارها به دلیل امتناع از پوشیدن حجاب برای اعزام پزشکی، از دریافت درمان در زندان محروم شده است.
برای محمدی که تمام عمر خود را وقف مبارزه برای حقوق زنان و حقوق بشر کرده است، حجاب فقط یک تکه پارچه نیست.
او توضیح میدهد:
«این نماد کل سیستم سرکوب رژیم است. از آغاز حکومت، حجاب ابزاری برای سرکوب نیمی از جمعیت کشور بوده است.»
او معتقد است که اگر رژیم از حجاب اجباری عقب نشینی کند، یکی از پایههای قدرت خود را از دست خواهد داد.
«رهبران ایران شکست خوردهاند»
محمدی در آپارتمان خود در تهران، تصویری از مهسا (ژینا) امینی را در مقابل دوربین قرار داده است. مرگ امینی در سال ۲۰۲۲—پس از ضرب و شتم توسط گشت ارشاد ایران—قیام «زن، زندگی، آزادی» را در سراسر کشور شعلهور کرد.
در حالی که رژیم با سرکوب وحشیانه واکنش نشان داده و در سال گذشته ۸۰۰ نفر را به اعدام محکوم کرده و بسیاری را در خیابانها کشته است، محمدی سقوط آن را اجتنابناپذیر میداند، بهویژه با توجه به تحولات اخیر در خاورمیانه.
او میگوید:
« رژیم تحت فشار است، چرا که گروههای نیابتیاش در منطقه نفوذ خود را از دست میدهند. در داخل ایران، رژیم مشروعیت و در نتیجه قدرت خود را از دست داده است.»
به گفته محمدی، رژیم اکنون تنها از طریق سرکوب به حیات خود ادامه میدهد.
او تأکید میکند:
«مردم میدانند که باید از این حکومت خلاص شوند و به جلو بروند. نمیتوانم بگویم این روند چقدر طول میکشد، اما معتقدم که آزادی و دموکراسی را به دست خواهند آورد.»
فداکاری یک مادر
کمتر کسی مانند محمدی بهای مبارزه برای حقوق بشر را درک کرده است. فرزندان دوقلوی او، علی و کیانا، اکنون ۱۸ سالهاند و در تبعید، همراه با پدرشان تقی، در پاریس زندگی میکنند.
او ده سال فرزندانش را ندید،کودکانی که تنها هشت ساله بودند وقتی آخرین بار آنها را ملاقات کرد.
محمدی به یاد میآورد:
«وقتی کیانا سه ساله بود، به جراحی نیاز داشت. من نمیتوانستم کنارش باشم، چون در حال گذراندن یک ماه زندان در سلول انفرادی بودم.»
او اعتراف میکند:
«آن زمان بود که به خودم شک کردم. آیا باید به مبارزه برای حقوق بشر ادامه دهم یا بر مراقبت از فرزندانم تمرکز کنم؟ انتخاب سختی بود.»
امروز، فرزندان او به جوانانی آگاه و فعال سیاسی تبدیل شدهاند که تحولات ایران را به دقت دنبال میکنند. آنها در اسلو جایزه نوبل را به نمایندگی از مادرشان دریافت کردند و در برابر رسانههای جهانی سخن گفتند.
محمدی میگوید:
«آنها عمیقاً به حقوق بشر فکر میکنند. من بهشدت به آنها افتخار میکنم.»
زندگی در پشت میلههای زندان
محمدی در مجموع به ۳۶ سال زندان و ۱۴۵ ضربه شلاق محکوم شده است و سالها رنج و مقاومت را در زندان اوین پشت سر گذاشته است.
در میان زنان زندانی، همبستگی عمیقی وجود دارد. با اعتراضها، اعتصابهای غذا، و حتی سرود و آواز خواندن برای حمایت از یکدیگر.
او روایت میکند:
«وقتی کسی بعد از سالها آزاد میشود، ما هنگام پایین آمدن او از پلههای زندان، سرودهای آزادی میخوانیم. آن لحظات، از شادترین لحظات زندگی من هستند.»
اما لحظات تاریکی نیز وجود دارد.
اوین، بهشدت بدنام است با شرایطی وحشتناک، از جمله «شکنجه سفید»، که در آن زندانیان ماهها در سلولهای انفرادی کوچک و بدون نور طبیعی و با نور لامپ، بدون هیچ تماسی با جهان خارج نگه داشته میشوند.
محمدی میگوید:
«با شنیدن صدای فریاد یک محبوس در سلول در حین شکنجه و اذیت و آزار، یا گریه در سلول کناری، احساس میکردم در حال خفه شدنم، تنها و ناتوان. این حس ناامیدی مطلق بود.»
امیدی برای آینده
محمدی نتوانست در مراسم تشییع پدرش شرکت کند، و نه میداند که آیا از این زندان جان سالم به در خواهد برد.
اما او به نسل جوان زنان که برای تغییر میجنگند، ایمان دارد.
او پیام خود را چنین بیان میکند:
«میخواهم به این زنان بگویم به قدرت خود باور داشته باشید. هرگز تسلیم نشوید! برای کل جامعه، برای دموکراسی، آزادی و عدالت بجنگید.»