In memory of the martyrs of Zahedan's Bloody Friday

In memory of the martyrs of Zahedan’s Bloody Friday

The people of Iran seek life, but the Islamic Republic takes life from them.

The memory of Zahedan’s Bloody Friday and the killing of our dear compatriots in Sistan & Baluchestan has merged with the sorrow over the tragic deaths of our beloved workers in the Tabas mine, engraving the deep and unbearable pain of the people’s helplessness onto the conscience of society and humanity.

No official is held accountable for any incident. No case of crime, negligence, or incompetence is addressed by the government. The prosecutor issues a gag order on discussing the corrupt and disastrous incident at the Tabas mine.

Those killed by the bullets of government forces are laid to rest alongside those taken by the regime’s looting and exploitation. Pain and anger sink into the heart of society, waiting for a way to burst out in protest and cry for justice.
Wound upon wound is inflicted.

Khodanour left two images in our memories:
His lively, exuberant dance of youth and his will to live, next to his bound hands and his eyes fixed on the water in front of him.
This is the painful story of the people of this land.
The people of Iran want life, but the government denies it to them, turning it into an unreachable longing.

Narges Mohammadi
September 30, 2024
Evin Prison

به یاد جان باختگان جمعه خونین زاهدان

مردم ایران زندگی می خواهند و جمهوری اسلامی از آنها زندگی می ستاند.

یادِ جمعه خونین زاهدان و کشته شدن هموطنان عزیزمان در سیستان و بلوچستان با غم کشته شدن هموطنان عزیز کارگرمان در معدن طبس در آمیخت و رنج عمیق و جانکاهِ بی پناهی مردم را بر وجدان جامعه و بشریت نشاند.
در هیچ اتفاقی هیچ مسئولی پاسخگو نیست. به هیچ پرونده ی جنایت، قصور و بی کفایتی از سوی حکومتیان رسیدگی نمی شود. دادستان دستور منع هر اظهار نظری در مورد حادثه پر خلاف و خطای معدن طبس را صادر می کند.
کشته شده با تیرِ تفنگِ حکومتیان در کنار کشته شده با تیرِ چپاول و غارتگری شان را به خاک وطن می سپارند. درد وخشم در قلب جامعه رسوب می کند تا راهی برای سرباز کردن اعتراض و فریاد بیابد.
زخم بر روی زخم می نشانند.

خدانور دو تصویر از خود در یادها گذاشت.
رقص پرشور و سرزنده جوانی و میل به زندگی اش در کنارِ دستهای بسته و چشمهای خیره به آب در مقابلش.
همان روایت تلخ مردم این سرزمین.
مردم ایران زندگی می خواهند، اما حکومت، زندگی را از آنها دریغ و به حسرت تبدیل کرده است.

نرگس محمدی
۹ مهر ۱۴۰۳
زندان اوین