A protesting woman in the street is not only an expression but also a grand idea based on equality and freedom
Narges Mohammadi’s message for the 2024 Freedom of Expression Conference in May 2024 was read by her chidren Ali and Kiana Rahmani.
Writing about freedom of expression in a country where the government prioritizes restricting freedom of speech as its most crucial duty, where the regime justifies its deceptive and manipulative actions by exploiting people’s religious, traditional, and societal beliefs and values, and where it denies the truth in its international engagements while deceiving the global community, is undeniably daunting and alarming.
When discussing the deprivation of freedom of speech by a regime, we confront the clear oppression and conflict against the essence of humanity, which expresses itself through pens, words, or art.
It’s not merely about stifling the expression of opinions; it’s the belief that they’ve imposed boundaries on the expansion and innovation of thought.
Every censored word, every deleted idea, represents a lost opportunity for exploration and understanding.
Respected audience,
Freedom of expression is the bedrock of democracy, yet there are instances where democracies, often citing reasons like wartime exigencies, political maneuvering, and partisan interests, compromise their own survival. It’s crucial to recognize that tyranny invariably capitalizes on the very freedom of expression that democracy upholds.
For 45 years, the Islamic Republic has relentlessly sought to quash any form of expression. The systematic suppression of freedom of speech has been a persistent tactic employed by the regime in Iran since its inception, serving as a cornerstone of its tyrannical rule. Despite enduring significant hardships, the people of Iran have demonstrated remarkable resilience in their defiance against oppression.
The world has witnessed the resistance of the Iranian people in the “Women, Life, Freedom” movement, mourning the loss of Mahsa , Nika, and Ghazaleh…Our fight against oppression, aggression, and continued sexual harassment to women, along with the chilling narratives of our lived experiences, has echoed globally.
You have witnessed the harrowing fate of the youth of this land. The execution of Mohsen Shakari stands out, occurring a mere 75 days after his arrest, all for the seemingly innocuous charge of placing a trash can on the street, deemed an obstruction to traffic. His execution starkly illustrates the brutal consequences of even the most civil forms of protest. Additionally, the act of Armita removing her headscarf on her way to school reveals the profound thoughts of a 16-year-old girl yearning for liberation from the government’s oppression, discrimination, and injustice. These incidents serve as poignant reminders of the struggles endured by the youth of Iran.
Nika’s silhouette holding a burning scarf isn’t merely a form of expression; it’s a potent symbol of equality, speaking volumes through its imagery.
In the Islamic Republic, expressing oneself freely is hindered, putting basic human rights at risk. These rights are crucial; without them, the concept of “being human” loses its meaning.
These days, women and girls are bravely resisting forced hijab, engaging in a full-scale battle against the government and shattering the crumbling wall of fear on the streets of Iran.
I urge you, defenders of human rights, peace, and freedom of expression, to champion our cause. Let our words and voices echo in the fight for democracy, freedom, and equality, shaping the future of our nation and toppling the despotic religious regime.
I urge you to support our efforts in condemning gender apartheid at the United Nations.
I’m sure that soon, Iranians will stand tall with a powerful voice on the world stage.
Join our fight!
Narges Mohammadi
Evin Prison
May 2024
متن پیام نرگس محمدی برای کنفرانس آزادی بیان سال ۲۰۲۴ توسط علی و کیانا رحمانی خوانده خواهد شد
.
قامت زن معترض در خیابان، نه فقط جلوهای از بیان، بلکه خود، اندیشهای سترگ بر اساس برابری و آزادی است.
نوشتن از آزادی بیان در سرزمینی که سلب آزادی بیان مهمترین وظیفه و عملکرد حکومت تلقی میشود و حکومت رفتارش را فریبکارانه و دغلکارانه بر اساس مفاهیمی برگرفته از دین، ارزشهای جامعه و باورهای مردم توجیه میکند و در مجامع بینالمللی حقیقت را انکار کرده و چشم در چشم جهانیان دروغ میگوید، بس دشوار و هراسآلود است.
وقتی از سلب آزادی بیان توسط یک رژیم میگوییم، بحث از ستیز و جدال آشکار یک حکومت با انسانی است که با قلم، کلام یا هنر میاندیشد.
تصور بر این نیست که اگر بیان را از انسان سلب کنند، صرفاً ابزار اظهار اندیشه را از او گرفتهاند، بلکه باور بر این است که به رویش و نوآفرینی اندیشه حد زدهاند. سانسور هر یک کلمه، حذف یک معنا، فقدان یک مفهوم و نبود اندیشه است.
حضار محترم
آزادی بیان تضمینکنندهی دموکراسی است اما گاه دموکراسیها به بهانهی جنگ، امور سیاسی و جانبداریهای مبتنی بر منافع و روابط، ضامن بقای خود را کمتوان میکنند و البته استبداد همواره بر آزادی بیان میتازد.
جمهوری اسلامی طی ۴۵ سال تلاش کرده تا هرگونه مظهر و جلوهای از بیان را سرکوب کند. سوکوب آزادی بیان، سیاست پایانناپذیری برای بقاء استبداد از زمان تأسیس نظام دینی بوده که تا کنون ادامه یافته است. هرچند مردم ایران نیز گرچه با بهایی سنگین اما مقاوم در برابر استبداد ایستادهاند.
شما شاهد تقلای سرسختانه و باورمندانه مردم ایران در جنبش ”زن، زندگی، آزادی” و شاهد مرگ مهسا ـ نیکا ـ غزاله بودهاید. شما اعتراض ما علیه تجاوز، تعرض و اذیت و آزار جنسی زنان و روایتهای هولناک از سر گذراندهی ما را شنیدهاید. شما شاهد اعدام جوانان این سرزمین بودهاید. اعدام محسن شکاری فقط ۷۵ روز پس از بازداشت و فقط به اتهام گذاشتن یک سطل زباله در خیابان و بند آوردن تردد ماشینها اتفاق افتاد. اعدام، بهای این جلوه مدنی از بیان اعتراض بود. روسری برداشتن آرمیتا در راه مدرسه جلوهای از بیانِ فکرِ نوجوان ۱۶ سالهای بود که به رهایی از انقیاد و تبعیض و ستم حکومت میاندیشید که در زیر خروارها خاک مدفون شد.
قامت نیکا با شالی آتش گرفته در دستانش، نه فقط جلوهای از بیان، بلکه به طور واضح و قدرتمند، یک اندیشه در قالب آن تصویر برای برابری بود.
در نظام جمهوری اسلامی که تجسم بیانِ ظلم، دروغ و فریب است، از آزادی بیان گفتن، به خطر انداختن حیاتیترین حقوق انسانی است. حقوقی که در فقدان آنها “انسان” معنا ندارد.
این روزها شاهدید که زنان در مقابل یک جنگ تمام عیار حکومت قامت کشیدهاند و دیوارِ ترکخوردهی ترس را فرو میریزند.
من از شما مدافعان حقوق بشر و صلح و آزادی بیان تقاضا دارم زبان ما در بیان و صدای ما در فریاد اندیشه و طرحِ دموکراسی، آزادی و برابری برای آیندهی سرزمینمان و شکست و نابودی رژیم دینی استبدادی باشید.
تقاضا دارم پیشبرندهی تلاش ما برای جرمانگاری آپارتاید جنسیتی در سازمان ملل متحد باشید.
یقین دارم روزی نه چندان دور، ما مردم ایران نیز جلوهای باشکوه، قامتی بلند و صدایی رسا در منظر جهانیان خواهیم شد.
به صف پرشمار و قدرتمند ما بپیوندید.
نرگس محمدی
زندان اوین
اردیبهشت ۱۴۰۳
.